سلام به نفس زندگیم شب یلدا امسال یه رنگ و بوی دیگه ای بخاطر شما داشت. شما قرار بود با مامان زهرا و بابا مهدی شب یه سر بیین خونه ما تا یکم دور هم باشیم اما مثل اینکه بابا شما دیر اومده شما هم نیومدید .منم دیروز امتحان ترم جغرافی داشتم و بد ندادم و اومدم خونه و رفتم خوابیدم ساعت 22 بیدار شدم و دوباره خوابیدم ولی ساعت 23 بیدار شدم و رفتم حمام و تا ساعت 2 شب داشتیم تی وی با مامان و فاطمه و الهه میدیدیم و بعدش من اومدم درس بخونم اخه امروز امتحان ترم دفاعی داشتم اومدم درس بخونم خوابم گرفت انگار که دو روز نخوابیدم هیچی از درس نمی فهمیدم گفتم میگیرم تا ساعت 4 میخوابم و ساعت 4 تا 6 درس میخونم گرفتم خوابیدم تا ساعت 6 بیدار نشد م تو مدرسه یه نگ...